پیروزی جدایی طلبان در انتخابات محلی کاتالونیا، آینده ثروتمندترین منطقه اسپانیا را در هالهای از ابهام قرار داده است. دو حزب حامی استقلال کاتالونیا در انتخابات روز یکشنبه توانستند نزدیک به نیمی از کرسیهای پارلمان محلی را از آن خود کنند.
درحالی که آرتور مس رییس دولت محلی کاتالونیا، جنبش اسقلالطلبی را پیروز این انتخابات دانست، ماریانو راخوی، نخست وزیر اسپانیا برای گفتگو با جدایی طلبان اعلام آمادگی کرد به شرط آن که این گفتگوها یکپارچگی اسپانیا را زیر سوال نبرد.
اگرچه به نظر میرسد اکنون جدایی طلبان کاتالونیا دستکم بر روی کاغذ از آرای کافی برای عملی کردن وعده خود یعنی اعلام استقلال ظرف مدت 18 ماه برخوردارند، اما تشکیل کشوری جدید به نام کاتالونیا با موانع بسیار جدی هم در سطح منطقه و ملی و هم در سطح اتحادیه اروپا روبرو است.
ریشههای جدایی طلبی در کاتالونیا
بسیاری از ساکنان این منطقه بیش از آن که خود را شهروند اسپانیا بدانند، خود را کاتالان می دانند و سالهای بسیار طولانی است که برای حفظ هویت و تمایزات فرهنگی خود با سایر مناطق اسپانیا تلاش میکنند.
زبان اصلیترین عامل پیوند کاتالانهاست؛ کاتالان زبانها در منطقه کاتالونیا ساکن نیستند و برخی از آنها در بخشهای دیگری از اسپانیا و همچنین فرانسه زندگی میکنند.
منطقه کاتالونیا به عنوان منطقهای خودمختار شناخته میشود و از اختیارات ویژهای برخوردار است، با این حال استقلال طلبان کاتالونیا همچنان خواهان تشکیل کشوری مستقل هستند. اگرچه این استقلال طلبی پدیده جدیدی در کاتالونیا نیست با این حال بحران اقتصادی و عدم توازن دررابطه مالی با دولت مرکزی اسپانیا، در سالهای اخیر موجب قدرت گرفتن جریانهای جدایی طلب در منطقه شده است.
کاتالونیا از مناطق ثروتمند اسپانیا محسوب میشود و با وجود آن که حدود 16 درصد از جمعیت این کشور را در خود جای داده است، حدود 20 درصد از تولید ناخالص داخلی و حدود یک سوم از کل تولیدات صنعتی و صادرات این کشور را تامین میکند.
درحالی که ساکنان کاتالونیا حدود 25 درصد از کل مالیات کشور را به دولت پرداخت میکنند، بخش بسیاری اندکی از سرمایه گذاریهای دولتی به این منطقه اختصاص مییابد. این عدم تعادل در رابطه با دولت مرکزی زمینه افزایش نارضایتی مردم کاتالونیا را فراهم کرده است، به ویژه اکنون که اسپانیا از نظر اقتصادی در شرایط بسیار بدی به سر میبرد و توانایی سیاستمداران در مادرید برای خروج از این بحران با تردیدهای زیادی روبرو شده است. از این روست که برای بسیاری از کاتالانها، تشکیل کشوری مستقل میتواند به معنای رهایی از استثمار اسپانیا باشد.
موانع استقلال کاتالونیا
پیروزی جدایی طلبان در انتخابات محلی کاتالونیا برای بسیاری میتواند به عنوان اولین گام عملی برای استقلال این منطقه باشد. با این حال تشکیل کشور مستقل کاتالونیا با موانع زیادی در سطح منطقه، ملی و البته اروپا روبروست.
ائتلاف ملیگرایان کاتالونیا موسوم به «با هم برای آری» و حزب چپ افراطی «اتحاد مردمی» که هر دو خواستار استقلال منطقه هستند، اکنون 72 کرسی از مجموع 135 کرسی پارلمان محلی را در اختیار دارند. با این حال درخواست برای استقلال کاتالونیا تنها نقطه اشتراک این دو حزب است و حزب اتحاد مردمی به طور جدی با نحوه مدیریت آرتور مس رهبر ائتلاف ملی گرایان و رییس کنونی دولت ملی مخالف است.
افزون بر این جدایی طلبان کاتالان نتوانستهاند اکثریت مطلق را در پارلمان محلی به دست آوردند و نمیتوان از حضور احزاب مخالف استقلال مانند حزب سوسیالست، حزب شهروند یا حتی حزب مردم در پارلمان محلی چشم پوشی کرد. از این روست که دولت مرکزی با استناد به نتیجه انتخابات مدعی است، بیش از نیمی از رای دهندگان در انتخابات روز یکشنبه با استقلال کاتالونیا مخالفت کردهاند.
استقلال کاتالونیا البته با مخالفت شدید دولت مرکزی نیز روبروست و مادرید در این زمینه از ابزارهای قانونی لازم نیز برخوردار است.
دولت اسپانیا در سال 2014 نیز با اقدام دولت محلی برای برگزاری همه پرسی مخالفت کرد و اگرچه حدود 80 درصد از ساکنان کاتالونیا در این همه پرسی نمایشی از استقلال منطقه حمایت کردند اما دادگاه قانون اساسی آن را غیرقانونی دانست.
دولت مرکزی با تکیه با قانون اساسی اسپانیا تاکید دارد تصمیم گیری درباره مسائل حاکمیتی باید توسط همه مردم اسپانیا و نه فقط ساکنان کاتالونیا انجام گیرد.
البته مادرید در این زمینه از همراهی و پشتیبانی شرکای اروپایی خود نیز برخوردار است و اتحادیه اروپا و اعضای آن بارها به طور علنی حمایت خود را از تمامیت و یکپارچگی ارضی اسپانیا اعلام کردهاند. این مساله وقتی حساستر میشود که گروهی از جدایی طلبان کاتالونیا بر بخشهای دیگری از خاک اسپانیا مانند منطقه آراگون یا حتی بخشی از خاک فرانسه نیز ادعای مالکیت دارند.
کشور مستقل کاتالونیا آنگونه که طرفداران آن بیان می کنند، لزوما به کشوری مرفه و با قدرت اقتصادی بالا تبدیل نخواهد شد. کاتالونیا در صورت استقلال دیگر عضو اتحادیه اروپا و حوزه پولی یورو نخواهد بود و دسترسی خود را به بانک مرکزی اروپا از دست میدهد.
اتحادیه اروپا و جدایی طلبی
استقلال طلبی در کاتالونیا اگرچه پدیده جدیدی نیست با این حال قدرت گرفتن جدایی طلبان در منطقه را نباید از فرایندی کلیتر در سطح اروپا جدا دید که زمینه افزایش نفوذ جریانهایی مشابه را فراهم کرده است.
فلاندرها در بلژیک، اسکاتلندیها در بریتانیا نیز از مدتها پیش درخواستهای مشابهی داشتهاند. با این حال بحران اقتصادی دراتحادیه اروپا نه تنها موجب قدرت گرفتن جریانهایی از این دست در میان کشورهای عضو شده است بلکه حتی انسجام و یکپارچگی اتحادیه اروپا را نیز زیر سوال برده است. گویی این بحران زمینه افزایش گرایش به تقویت مرزبندیها شده و وعده جریانهای جدایی طلب برای رهایی از کنترل دولت مرکزی یا وعده جریانهای اروپاستیز برای رهایی از کنترل اتحادیه اروپا، بیش از پیش با استقبال رای دهندگان روبرو شده است.
این جریانهای جدایی طلب شاید در حال حاضر قدرت اجرایی کردن وعدههای خود را نداشته باشند، با این حال میتوانند در روند واگرایی در اتحادیه اروپا تاثیرگذار باشند و دستکم در کوتاه مدت با اصلاح رابطه خود با قدرت مرکزی، از اختیارات بیشتری برخوردار شوند.
نویسنده: آزاده طاهری
دیدگاههای نویسنده این مقاله لزوماً بیانگر مواضع شبکه پرس تیوی نیست.